بمب گوگلی موافقان و مخالفانی دارد. من از حامیان این طرحم .شکی نیست که شخصیت ارائه شده از ایرانیان در این فیلم تخیلی با واقعیت سازگاری ندارد. پادشاه ایران با قیافه ای gayمانند, ابروان تاتو شده,بدنی پر ازpiercing تصویر شده است. ایرانیان به شکل هیولا ساخته شده اند. با وجود اینها این فاصله بیش از حد از واقعیت باعث خواهد شد تاثیرات این فیلم محدود بماند و اثری به مانند فیلم بدون دخترم هرگز را نداشته باشد. اصولا هالیوود فقط به دلار فکر میکند و دست ماها در تغییر این روند به هیچ جا بند نیست. قزاقها همان کاری را که با Borat کردند ما هم با این فیلم میتوانیم بکنیم. پس چرا من حامی این طرحم؟
از نظر من که شکی نیست که همه حتی راه اندازان بمب گوگلی میدانند که قرار نیست مشکلی اساسی حل بشود. کار از این حرفها گذشته.
در ذهن مردم غرب تا همین چند سال پیش دو کشور به نام ایران و عراق وجود نداشت. تیز هوش ترینشان میدانند که ایران در خاورمیانه واقع شده است ولی همانها هم ما را مذهبی دو آتشه,عرب و شرور می دانند. صحرا و بیابان , فقر,بیسوادی و زنانی که رانندگی نمی کنند و روبنده پوشند ذهنیت غالب آنان است. آنقدر از مرحله پرتند که با نشان دادن عکسی از برف در ایران,درخت یا جنگل, یک ماشین شیک در خیابان به جای شتر, خانه ای که کپر نباشد, زنی در حال رانندگی,زنی بدون روبنده,زنی با عینک حیرت میکنند. جدی میگویم. من به دهها نفر از اینها به جای هر ادعای باور نکردنی این عکسها را نشان داده ام و شاخشان درآمده است. این ذهنیت اکثر غربیها به وضع و حال مردم ایران است. و من, شما , بمب گوگلی ها و تمام ملت ایران هم که جمع شویم قادر نخواهیم بود این وضعیت را امروز و فردا و یک سال و ده سال آینده اصلاح کنیم. اصلاح تصویر ذهنی از ژاپنی ها با میلیاردها دلار و صرف سالها وقت حاصل شده است. آن وقت کسانی بند میکنند به تصحیح دیدگاهها از واقعیاتی مربوط به 2500 سال پیش در حالیکه در این عصر دسترسی اطلاعات از واقعیت حادثه 11سپتامبر کسی خبر ندارد چه برسد به جنگ ترموپیل و اینکه جریان اصلا چی بوده و آیا واقعا بوده یا همه اش افسانه است. با همه اینها باز هم فکر میکنم بمب گوگلی ها حق دارند زیرا که از نظر من مهمترین سرمایه ملی غرور ماست.
ما چه در چنته داریم که بتوانیم موجب تغییر دیدگاهها به ایرانیان شویم؟
آیا سیاستمداری مثل ماندلا داریم که باعث کسب احترام به سیاهان و مردم کشورش باشد؟
آیا ثروتمندی مثل اوناسیس داشته یا داریم که باعث تغییر نگرش به یونانی ها شد؟
آیا نویسنده ای مثل گابریل گارسیا مارکز داریم که باعث احترام برای مردم گداخانه ای به اسم کلمبیا شد؟
آنتونیو باندراس ما کجاست؟ شهره آغداشلوست؟
شیرین عبادیها و انوشه انصاری ها جرقه ای در آتش بازی چهارشنبه سوری هستند.
مهمترین چیزی که مانده , خوب یا بد, همین غرور ملی است.
حتی اگر اینها را داشتیم باز هم چیزی تغییر اساسی نمی کرد. ما با تغییر اساسی از نوع تغییری که برای ژاپن رخ داد و برای کره و سنگاپور و... در حال رخ دادن است فاصله داریم. روزی و روزگاری ما و مردم خاورمیانه مهد تمدن و مرکز تحولات عالم بودیم. قطار تمدن ایستگاه ما را ترک کرد و بعد از ما به اروپا و سپس آمریکا رسید و میگویند که عنقریب به حوزه پاسیفیک خواهد رسید. چه کسی می داند شاید بعد از آنهم دوباره به ما برسد. وقتی درباره یک حادثه تاریخی مثل لشکرکشی خشایار شاه طوری موضع میگیریم که این اتفاق نه در بیش از 2000 سال پیش رخ داده است بلکه همین دیروز اتفاق افتاده که نباید رسیدن این قطار به ایستگاه ما در 30 یا 300 سال آینده اینقدرها مهم باشد.
از نظر من حمایت از کسانی که در جهت همبستگی ملی و یا دفاع از غرورما ,گام بر می دارند فاقد زیان است. میدانید دفاع از حرکت بمب گوگلی ها و علیرضا مجیدی ها دفاع از افرادی است که باور دارند میتوانند تفاوت ایجاد کنند. اینها هستند که بعد از غرور سرمایه ما هستند. ممکن است این حرکت موجب هیچ نتیجه درخور توجه در حال حاضر نشود ولی نه تنها بهتر از بی برنامگی و بی عملی است بلکه تصور من این است که تاثیرات آنرا در آینده کمی دور و نسلهای آینده خواهیم دید. برای من یکی حاصل عمر معنایش میتواند حسی باشد که پیش از مرگ آینده را برای نوه هایم یا نسلهای بعدتر روشن تر ببینم.
جهان در تغییر است. آنچه قبلا مایه قدرت می شد همانند ثروت, نیروی نظامی, جمعیت ,منابع طبیعی و ... جایگاه خود را به دانش داده است که هنوز کاملا چگونگی قدرت و تاثیر گذاری در این عصر تعریف نشده است. این حرکتها نه تنها تمرینی برای همبستگی ملی است بلکه تمرینی برای کشف رمز قدرت و تاثیر گذاری در جهان پیش روست. به معیارهای جهان صنعتی که چیزی نزدیک صفریم شاید بهتر است ذهن خود را معطوف آینده کنیم گرچه ثمراتش به ما نرسد. از این حرکت حمایت کنیم.
باز هم من از بمب گوگلی حمایت میکنم
معادل با March 12, 2007
من نه مخالفتی با غرور ملی دارم نه با همبستگی جمعی ؛ که خود به شدت مغرورم و افتخار می کنم به ایرانی بودنم و همیشه آرزو کردم ما ملتی همبسته باشیم. نکته مبهم من در مورد واکنش شدید بر علیه این فیلم در این جاست که تقریبا همه بر این امر متفقن که این فیلم هیچ ارزش تاریخی ندارد و حتی خود کارگردان بر تخیلی بودن فیلم تاکید دارد. من بیشتر به این وجه قضیه نگاه می کنم که این نوع توجهات حتی در جهت نفی فیلم عده بیشتری را راغب به دیدن فیلمی کند که اگر این توجهات نبود حتی به فروش امروز خود هم دست پیدا نمی کرد . وگرنه اینکه تلاش برای انجام کاری همیشه از کنار نشستن بهتر است ، واقعیتی منطقی است که همگی به آن اذعان داریم و در تلاش وطن پرستانه کسانی که رنجیده شدن از چهره مخدوشی که از ایرانیان به نمایش در آمده هیچ شبهه ای نیست. اما قطعا راه های عملی تری برای نشان دادن چهره واقعی تمدن ایرانی وجود دارد که اگر در امکان هر یک از ما باشد باید در این جهت حرکت کنیم و در انتظار ضربه و شوکی نباشیم تا خود را ثابت کنیم . با این سخن شماهم کاملا موافقم که در دنیای امروز راه های اثبات وجود متفاوت است که مهمترین انها پیشرفت علمی و بالا بردن سطح دانش عمومی است. امیدوارم نه در 300 سال آینده که بسیار زودتر از این بتوانیم غرور ملی و همبستگی جمعی را با دانش و فرهنگ عمیق به دنیا و شاید به خودمان ثابت کنیم.
در جواب دوست عزیز باید بگم که با شما صد درصد موافقم که باید راههای عملی تری برای نشان دادن دادن ایرانی بیابیم. یک نکته هم وجود دارد که اعتراض ایرانی ها تاثیری هر چند اندک در بالا بردن فروش فیلم داره ولی به گمان من این تائیر گذاری محددوه چون صدای ایرانی در مقابل قدرت رسانه ای غرب خیلی ضعیفه مگر اینکه خود تهیه کنندگان این صدا را به قصد بالا بردن فروش قوی کنند.
در کل به نظر من اگر همه متفق القول باشیم که چهره ایرانی خدشه دار شده( که نیستیم و خود من فکر نمیکنم این مسائل اونقدرها تاثیر گذار باشه)این حق و وظیفه ای مصلحت ناپذیره که اعتراض کنیم گرچه از قبل اعتراض ما عده ای سودی هم ببرند.
salam, tashakor baray link.... mitoonin : ham tooy canadians , va ham, tooy booshehri-ha bezarid link ra...behetun link midim,
... http://review2.blogfa.com
فيلم، بيشتر مايهی خنده بود تا چيز ديگر. جدّیگرفتناش کمی سخت است!
Post a Comment
بازدیدکننده محترم:
ضمن تشکر واحترام فراوان بابت نظرتان،
خواهشمندم انتظار پاسخگوئی به تک تک نظرات را نداشته باشید. اما:
چنانچه انتقاد یا راهنمائی شما
کلیت مطلب را زیر سئوال ببرد،
آمار غلطی را تصحیح کند و یا
راه جدیدی برای نگرش به موضوع ارائه کند،
نقطه نظر شما در انتهای مطلب اصلی و همراه با نظر خودم درج خواهد شد.
نظرات این وبلاگ پاک نخواهند شد مگر با استثنائاتی.
به کار گرفته شده از بیست و دوم شهریور هزار و سیصد و هشتاد و هفت